عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم ،همان یک لحظه اول ،که اول ظلم را دیدم از آن مخلوق بی وجدان
جهان را با همه زیبایی و زشتی ،به روی یکدگر ویران می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم ،که میدیدم یکی عریان لرزان ، دیگری پوشیده و مستان ،زمین را ویرانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر م جای او بودم...
چرا من جای او باشم ،همان بهتر که او خود جای خود بنشسته و تاب تمام زشتکاری های این مخلوق را دارد.
عجبصبری خدا دارد...